دیکشنری
داستان آبیدیک
بلا سر کسی آوردن
فارسی
1
عمومی
::
to give somebody hell
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بقم
بقناعت واداشتن
بقهقرا رفتن
بقول
بگذریمکه
بگل نشسته
بگیر و رها کن
بلا
بلا اثر ساختن
بلا استفاده
بلا اعتراض
بلا تاخیر
بلا تصدی
بلا دیده
بلا زده کردن
بلا سر کسی آوردن
بلا عزل
بلا فصل
بلا گردان
بلا مقدمه
بلا واسطه
بلااثر
بلااثر کردن
بلااثرساختن
بلاتصدی
بلاتکلیف
بلاتکلیف ماندن
بلاتکلیفی
بلاجواب
بلاجواب گذاشتن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید